مبلق. [ م ُ ب َل ْ ل َ ] ( ع ص ) مُبَلَّقَة. اصلاح شده. ( ناظم الاطباء ). نعت مفعولی مذکر از تبلیق. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). با چوب ساج تخته پوش شده. ( ازفرهنگ جانسون ). و رجوع به تبلیق و ماده بعد شود.