مبربر

لغت نامه دهخدا

مبربر. [ م ُ ب َ ب ِ ] ( ع اِ ) ( از «ب رر» ) شیر بیشه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اسد. ( ذیل اقرب الموارد ) شیر. اسد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

بپرس