( مصدر ) ۱ - بخشیدن دادن ( در سخن از بزرگان باحترام استعمال شود ) : عاطفت خسروانه ملتمس او را مبذول داشت . ۲ - انجام دادن بعمل آوردن : از کوششهایی که مبذول داشته اید سپاسگزاریم .
فرهنگ معین
( ~. تَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) ۱ - بخشیدن . ۲ - به عمل آوردن .
پیشنهاد کاربران
مَبذول داشتَن: ١. بخشیدن، بخشش کردن، دادن ٢. انجام دادن، بە جا آوردن