مبذر
مترادف مبذر: اسراف کار، تبذیرگر، خراج، گشاده باز، مسرف، ولخرج
متضاد مبذر: مقتصد
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) آنکه مال و پول خود را بیهوده خرج کند تبذیر کننده اسراف ورزنده مسرف جمع : مبذرین .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
قانون اصلاحات ارضی: میزان زمین مورد کشت، محل پراکندن بذر
تخم افکن, تخم پراکن