مبدی
لغت نامه دهخدا
مبدی ٔ. [ م ُ دِءْ ] ( اِخ ) یکی از اسماء باری تعالی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نامی ازنامهای خدای تعالی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
آشکارکننده
اسم فاعل از بدا
"در این معانی به چشم حقد و حسد که مظهر و مبدی معایب است. . . "
یعنی: در این موضوعات به چشم کینه و حسد که ظاهرکننده ی عیب هاست. . .
دیباچه تاریخ جهانگشای جوینی
اسم فاعل از بدا
"در این معانی به چشم حقد و حسد که مظهر و مبدی معایب است. . . "
یعنی: در این موضوعات به چشم کینه و حسد که ظاهرکننده ی عیب هاست. . .
دیباچه تاریخ جهانگشای جوینی