مبتوت

لغت نامه دهخدا

مبتوت. [ م َ ] ( ع ص ) مقطوع. ( ناظم الاطباء ). نعت مفعولی مذکر از بت. نکاح مبتوت ، عقد دائم. و نکاح غیرمبتوت ، متعه. عقد انقطاع. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

بپرس