مباین
/mobAyen/
مترادف مباین: خلاف، ضد، متفاوت، مغایر
متضاد مباین: مرادف
برابر پارسی: ناجور، ناساز
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
مباین. [ م ُ ی ِ ] ( ع ص ) ناسازوار. مخالف. ناسازگار. که بینونت دارد. جدا. ج ، مباینات. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : چنانکه اندرهندسه گویند که هر مقداری مشارک دیگر مقدار مجانس خود بود یا مباین. ( دانشنامه ) . و رجوع به مباینه و مباینت و متباین شود.
منبع. لغت نامه دهخدا
منبع. لغت نامه دهخدا
مباین: مخالف
مباین خبر از مباین ندارد.
سردی مخالف گرمی است
پس سردی خبر از گرمی ندارد و هکذا.
مباین خبر از مباین ندارد.
سردی مخالف گرمی است
پس سردی خبر از گرمی ندارد و هکذا.