لغت نامه دهخدا
مبایعة. [ م ُ ی َ ع َ ] ( ع مص ) با یکدیگر خرید و فروش کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). با کسی بیع کردن. ( المصادر زوزنی ). مبایعه. خرید و فروش و بیع و شری. ( ناظم الاطباء ). || بیعت نمودن. قال اﷲ تعالی اذ یبایعونک تحت الشجرة . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). با کسی بیعت کردن. ( ترجمان القرآن ) ( المصادر زوزنی ). معاهده. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ماده قبل شود.
فرهنگ فارسی
بیعت کردن
فرهنگ عمید
۲. بیعت کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید