مباهی

/mobAhi/

مترادف مباهی: سرافراز، سربلند، مفتخر، مفخر

لغت نامه دهخدا

مباهی. [ م ُ ] ( ع ص ) مباهات کننده و فخرکننده و نازکننده.( ناظم الاطباء ). فخرکننده و نازنماینده. ( آنندراج ). نازکننده و فخرکننده. مفتخر. سربلند. سرفراز. سرافراز. نازنده. فاخر. بالنده. آنکه تفاخر کند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || مغرور و خودستاینده. || سرافراز کرده شده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

فخرکننده
( اسم ) افتخار کننده مفتخر مباهات کننده : بموجب صدور این فرمان مبارک سوسیته آنونیم مزبور را بسمت فورنیتری مخصوص خودمان مباهی و سر بلند فرمودیم .

فرهنگ معین

(مُ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - مباهات کننده ، فخر کننده . ۲ - مغرور.

فرهنگ عمید

فخر کننده.

پیشنهاد کاربران

بپرس