مبانی رنگ مشخصه های رنگ

پیشنهاد کاربران

مبانی رنگ - مشخصه های رنگ
توصیف مشخصه های رنگ
در مکالمات روزمره، بسیار متداول است که رنگ ها را با کلماتی از قبیل روشن، سیر یا متمایل به . . . ، توصیف می کنیم. مثلاً می گوییم آبی روشن و آبی سیر یا آبی متمایل به سبز. این الفاظ برای ارتباطات روزمره کفایت می کند. اما زمانی که دقت مطرح می شود، دیگر نمی توان از آنها استفاده کرد. به عنوان نمونه، بر اساس آمار، یک ناظر آموزش دیده می تواند در شرایط مطلوب دید، تا 5/7 میلیون تفاوت رنگی را تشخیص دهد. واژه ی آبی، بی اغراق می تواند به هزاران نوع از این رنگ اطلاق شود. در مورد واژه ی آبی روشن، باید گفت که کمی دقیق تر است؛ اما با استفاده از آن، هرگز قادر به شناسایی حالتی خاص از یک رنگ آبی نخواهیم بود. برای دستیابی به اهداف علمی و صنعتی، ضروری است که بر این مشکلات فائق آییم و تنها از طریق ایجاد یک سیستم کلاسه بندی مشخصه های رنگ که بتواند ظاهر یک رنگ را با دقت بسیار زیادی توصیف کند، می توان بر این مشکلات غلبه کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

سیستم های رنگ
سیستم های کلاسه بندی مشخصه های رنگ یا ساده تر بگوییم سیستم های رنگ، بر دو اساس تقسیم بندی می شوند:
1. بر اساس نمونه های فیزیک رنگ ( Sample Base )
2. بر اساس اندازه گیری دقیق مشخصات طیفی نورهای رنگی ( Instrument Base )
سیستم رنگ بر اساس نمونه های فیزیکی ( Sample Base )
اصول متعددی، اساس شکل گیری قوانین این سیستم است؛ مانند کنار هم قرار دادن رنگ هایی که تفاوت کمی با هم دارند ( با رعایت فاصله میان آنها ) یا واکنش طبیعی مردم نسبت به نمونه های رنگی. با وجود اینکه این سیستم ها در حال توسعه هستند، اما با مشکلات عملی فراوانی روبرو می شوند؛ مشکلاتی نظیر بی اطلاعی دقیق ما از مکانیزم دریافت رنگ و اینکه تجربه ی ما این رنگ ها را چگونه کلاسه بندی می کند. ضمناً درک رنگی به توانایی چشم، شرایط نوری محیط و زمینه ای که ما شی را در آنجا می بینیم، بستگی دارد و همه ی اینها بر پیچیدگی موضوع می افزاید.
با وجود اینکه تاکنون سیستم های متعددی برای مشخصه های رنگ ابداع شده است، اما تعداد کمی از آنها مورد پذیرش جوامع بین المللی قرار گرفته است. یکی از سیستم هایی که مورد توافق اکثر این جوامع قرار گرفته است، سیستم مانسل ( Munsell ) است. این سیستم، بیشترین استفاده را در دنیای صنعتی و در نزد مهندسان طراح دارد.
آلبرت مانسل، هنرمندی آمریکایی بود که در قرن نوزدهم می زیست و این سیستم رنگ، از ابداعات اوست. در این سیستم، هر سطح رنگی با سه بُعد اصلی، قابل شناسایی است و با تعریف رنگ، وضعیت آن رنگ در هر سه بعد توضیح داده می شود. این ابعاد، فام یا ته رنگ، درخشندگی و اشباع یا خلوص رنگ نامیده می شوند.
شاخصه های اصلی رنگ
همچنانکه در بالا آمد در این سیستم، هر رنگ، دارای سه صفت یا سه بُعد بصری مستقلاً تغییرپذیر است: فام، درخشندگی و اشباع. چشم انسان، رنگ ها را بر اساس این سه خصوصیت از هم متمایز می کند.
1. ته رنگ یا فام ( پرده رنگ یا نام رنگ ) ( Hue )
در واقع همان اسم عام رنگ است که به صورت کامل و در نهایت درخشش دیده شود، مثلاً فام آبی. رنگ ها به دو دسته ی کلی فام دار ( قرمز، آبی، زرد و. . . ) و بی فام ( سیاه، سفید و خاکستری ) تقسیم می شوند.
فام یا ته رنگ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش ) ، مشخص می کند. در واقع رنگین بودن خود رنگ هاست که اصطلاحاً به آن ته رنگ یا فام می گویند، مثل تمایز رنگ زرد، قرمز و سبز از یکدیگر به دلیل رنگ هایشان.
فام یا هیو، بعد رنگی است که از آن به ارتفاع رنگی نیز یاد می شود و وجه تمایز آبی، قرمز، سبز و غیره می باشد و تونالیته های بین دو رنگ که شامل 10 رتبه است، به وسیله ی حروف انگلیسی مورد شناسایی قرار می گیرد. مثلاً حرف R، ابتدای کلمه ی Red و به معنای قرمز است. برای هیو، اعدادی به صورت پیشوند، قبل از این حروف انگلیسی قرار می گیرند؛ مثلاً 5R یا 7. 5R. رنگ 5R مشخص کننده ی رتبه ی میانی رنگ قرمز و درجه ی خلوص آن است. 5R قرمزی است که با زرد همراه نیست و ارغوانی به نظر نمی رسد. با بزرگتر شدن این عدد، قرمز به سمت زردقرمز ( Yellow – Red ) و با کوچکتر شدن آن، قرمز، به سمت قرمزارغوانی ( Red – Purple ) میل می کند.
گفته می شود که تقریباً 150 فام متفاوت را می توان تشخیص داد، ولی همه ی اینها به طور مساوی در طیف مرئی توزیع نشده اند ، زیرا چشم ما برای تفکیک فام ها در طول موج های بلندتر، توانایی بیشتری دارد. بلندترین طول موج ها در منطقه ی قرمز و کوتاه ترین طول موج ها در منطقه ی بنفش هستند.
دسته بندی عمومی رنگ ها به بی فام ( سیاه، سفید و خاکستری ها ) ، و فام دار ( قرمز، زرد، سبز، . . . ) بر همین صفت مبتنی است. برای سهولت درک مطلب، فام را می توان مشخص کننده ی اسم عام رنگ ها تعریف کرد. قرمز، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند.
در حقیقت منظور از ته رنگ یا فام همان کیفیت رنگین بودن رنگ هاست. وقتی از یک رنگ صحبت به میان می آید منظور ته رنگ یا فام خاصی می باشد. بنابراین رنگ ها به نام ته رنگ یا فام آنها، یا در واقع بخشی از طول موج نوری که منعکس می کنند، نامیده می شوند؛ مثل سبز، قرمز یا نارنجی. علی رغم اینکه تعداد بسیار زیادی رنگ وجود دارد، تنها تعداد محدودی از آنها دارای اسم مشخصی هستند که بدون هیچ پیشوند و پسوندی دلالت بر رنگشان دارد؛ مانند قرمز، زرد و آبی. سایر رنگ ها معمولاً با پیشوند و پسوندهایی که به اسمشان اضافه می شود، مشخص می شوند. مانند: سبزآبی، قرمزبنفش، آبی تیره، سبز روشن، ارغوانی، فیروزه ای، سبز زیتونی، زرد لیمویی، قهوه ای و آبی آسمانی.
2. درخشندگی و روشنی ( ارزش رنگ ) ( Value )
منظور از درخشندگی، درجه ای از روشنی یک رنگ است که آن را از درجه ی دیگری از روشنی یا تیرگی همان رنگ متمایز می کند. به عبارت دیگر درجات مختلف روشنی یک ر . . .