[ویکی فقه] تفسیر فقهی بر اصول و مبانی خاصی استوار است که بر مفسر لازم است پس از فراگیری و تحقیق آن ها به تفسیر آیات فقهی قرآن بپردازد.
مهم ترین این مبانی عبارت اند از:فقیهان درباره حجیت ظواهر قرآن بر دو رأی اند: برخی آن را نپذیرفته اند و احکام قابل استنباط از آیات را در صورت تأیید به وسیله سنت معصومان قابل عمل می دانند؛ اما بیش تر علمای اسلامی با استناد به ادله ای معتبر آن را ثابت کرده اند، بر این اساس، تنها گروه دوم هستند که می توانند حتی با نبودن روایتی از معصوم (علیه السلام) در تبیین آیات فقهی قرآن آن ها را تفسیر و بر اساس احکام استخراج شده از آیات عمل کنند.
تشریعی بودن قرآن
درباره تشریعی بودن قرآن میان علمای اسلامی دو دیدگاه وجود دارد: برخی با استناد به ادله ای از جمله عدم جامعیت قرآن نسبت به همه احکام مورد نیاز، قاطع و صریح نبودن احکام و پیام های آن، برخوردار نبودن از نظم و پیوستگی لازم، ناهماهنگی آن در بیان مسائل، تشریعی بودن قرآن را نفی می کنند؛ اما عده ای دیگر با رد این ادله و استناد به ادله ای دیگر از جمله آیات قرآن و روایات اهل بیت درباره جای گاه قرآن در استنباط احکام و ادله ای دیگر تشریعی بودن قرآن را ثابت کرده اند. بر این اساس فقیهانی می توانند به تفسیر فقهی و استنباط احکام از آیات قرآن بپردازند که تشریعی بودن قرآن نزد آنان ثابت شده باشد.
سنت پیامبر و اهل بیت
با توجه به این که قرآن مسائل را کلی و گاه با اجمال و اشاره وار بیان می کند و از سویی دیگر خداوند در آیاتی وظیفه تبیین و تفسیر قرآن را به پیامبر واگذارده: «و اَنزَلنا اِلَیکَ الذِّکرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ اِلَیهِم» و مسلمانان را به اهل ذکر و آگاهان ارجاع داده است:«فَسَلوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لا تَعلَمون» که طبق برخی روایات مراد از اهل ذکر اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) هستند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت (علیهم السلام) نیز در موارد متعدد آیات الاحکام را تفسیر کرده اند، از این رو مفسر باید به این روایات مراجعه و آیات قرآن را با توجه به آن ها تفسیر کند. شرط استفاده از سنت در تفسیر آیات الاحکام، شناخت سنت صحیح از ناصحیح است، پس مفسر باید به اصول و قواعد سنت مانند علم درایه و رجال حدیث آگاهی کافی داشته باشد.
لغت و قواعد ادبی
...
مهم ترین این مبانی عبارت اند از:فقیهان درباره حجیت ظواهر قرآن بر دو رأی اند: برخی آن را نپذیرفته اند و احکام قابل استنباط از آیات را در صورت تأیید به وسیله سنت معصومان قابل عمل می دانند؛ اما بیش تر علمای اسلامی با استناد به ادله ای معتبر آن را ثابت کرده اند، بر این اساس، تنها گروه دوم هستند که می توانند حتی با نبودن روایتی از معصوم (علیه السلام) در تبیین آیات فقهی قرآن آن ها را تفسیر و بر اساس احکام استخراج شده از آیات عمل کنند.
تشریعی بودن قرآن
درباره تشریعی بودن قرآن میان علمای اسلامی دو دیدگاه وجود دارد: برخی با استناد به ادله ای از جمله عدم جامعیت قرآن نسبت به همه احکام مورد نیاز، قاطع و صریح نبودن احکام و پیام های آن، برخوردار نبودن از نظم و پیوستگی لازم، ناهماهنگی آن در بیان مسائل، تشریعی بودن قرآن را نفی می کنند؛ اما عده ای دیگر با رد این ادله و استناد به ادله ای دیگر از جمله آیات قرآن و روایات اهل بیت درباره جای گاه قرآن در استنباط احکام و ادله ای دیگر تشریعی بودن قرآن را ثابت کرده اند. بر این اساس فقیهانی می توانند به تفسیر فقهی و استنباط احکام از آیات قرآن بپردازند که تشریعی بودن قرآن نزد آنان ثابت شده باشد.
سنت پیامبر و اهل بیت
با توجه به این که قرآن مسائل را کلی و گاه با اجمال و اشاره وار بیان می کند و از سویی دیگر خداوند در آیاتی وظیفه تبیین و تفسیر قرآن را به پیامبر واگذارده: «و اَنزَلنا اِلَیکَ الذِّکرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ اِلَیهِم» و مسلمانان را به اهل ذکر و آگاهان ارجاع داده است:«فَسَلوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لا تَعلَمون» که طبق برخی روایات مراد از اهل ذکر اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) هستند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت (علیهم السلام) نیز در موارد متعدد آیات الاحکام را تفسیر کرده اند، از این رو مفسر باید به این روایات مراجعه و آیات قرآن را با توجه به آن ها تفسیر کند. شرط استفاده از سنت در تفسیر آیات الاحکام، شناخت سنت صحیح از ناصحیح است، پس مفسر باید به اصول و قواعد سنت مانند علم درایه و رجال حدیث آگاهی کافی داشته باشد.
لغت و قواعد ادبی
...
wikifeqh: مبانی_تفسیر_فقهی