مباعدت
لغت نامه دهخدا
مباعدة. [ م ُ ع َ دَ ] ( ع مص ) دور شدن و دور کردن. لازم و متعدی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دور کردن. ( ترجمان القرآن ). دور شدن. ( دهار ). از کسی دور شدن و کسی را دور کردن. ( المصادرزوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || ( اِمص ) دوری و مفارقت. ( آنندراج ). و رجوع به ماده قبل شود.
فرهنگ فارسی
دوری و مفارقت و جدایی و دوری
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید