مایو قدری

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] قدری مایو داستان جرون یا جرون نامه، سروده شاعری به نام قدری است. در منابع تاریخی و ادبی عصر صفوی هیچ مطلبی درباره او در دست نیست. تاریخ تولد وی را نمی دانیم؛ اما از حوادث مندرج در داستان جرون که تا سال 1042ق. را در بر می گیرد، می توان گفت که شاعر تا سال 1043ق. زنده بوده و در همان حال از پیری نیز شکایت کرده است.
تنها منبعی که از خلال آن می توان، درباره «قدری» مطالبی به دست آورد، همان جرون نامه سروده اوست که متأسفانه نویسنده در آن تنها به اشاره ای از پیری خود اکتفا کرده و اطلاع به دیگری دست نمی دهد. این که او اهل کدام دیار است، بر ما معلوم نیست و احتمالا نسبت شیرازی او که در منابع جدید ذکر شده، به دلیل تشابه اسمی اش با قدری شیرازی سابق الذکر است.
سال تولد او نیز بر ما روشن نیست و آن چه که می توان گفت این است که او حداقل تا سال 1043ق. در قید حیات بوده و در همان حال از پیری و ناتوانی خود صحبت کرده است.
از چگونگی روایت «قدری» از فتح قشم و هرمز چنین برمی آید که او خود در شمار جنگجویان نبوده و شاید در عرصه کارزار هم حضور نداشته است، زیرا او در ذکر مواضع جنگ و دقایق رزم چندان با دقت سخن نگفته است و از این نظر سراینده ناشناس جنگ نامه کشم بر او برتری دارد. قدری مطالب خود را از کسانی که در میدان جنگ حضور داشته اند، نقل می کند و معمولا از «پیر صاحب سخن» یاد می نماید.
اما مطالب او در وصف ترکیب نیروها و مجالس مشورتی امامقلی خان، دقیق و با ذکر جزئیات است، لذا می توان گفت که مصاحب و معاشر او بوده و این را می توان از ساقی نامه های متعددی که در سراسر متن جرون نامه آمده است، نیز دانست. این که او اهل بزم بوده نه رزم را می توان از این شعر وی نیز دانست.

پیشنهاد کاربران

بپرس