مایه گذاشتن


مترادف مایه گذاشتن: وقت صرف کردن، وقت گذاشتن، هزینه کردن، نیرو گذاشتن، انرژی صرف کردن

لغت نامه دهخدا

مایه گذاشتن. [ ی َ / ی ِ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) به معنی مایه رفتن و در خرج افتادن است. نیز هرگاه کسی به جان کسی دیگر سوگند خورد، یا از کیسه او خرج کند بدو می گوید: از من مایه مگذار! یا چرا از من مایه می گذاری ؟! ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). و رجوع به مایه رفتن شود.

فرهنگ فارسی

مایه رفتن و در خرج افتادن است

پیشنهاد کاربران

بپرس