ماچوچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) ظرفی باشد لوله دار که با آن شربت و دارو درگلوی اطفال ریزند. ( برهان ). ظرفی که بدان دوا در گلوی اطفال ریزند. ( آنندراج ) ( از جهانگیری ) ( انجمن آرای ناصری ). داروریز بود که در گلوی کودکان دارو بدان افکنند. ( اوبهی ). «داروریز» بود که در گلوی کودکان دارو ریزند. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 505 ) :
طفل را چون شکم بدرد آمد
همچو افعی ز رنج او برپیخت
گشت ساکن ز درد، چون دارو
او به ماچوچه در دهانش ریخت.پرویز خاتون ( از لغت فرس ایضاً ).