دیکشنری
مترجم
بپرس
ماچ صدادارکردن
معنی انگلیسی
:
smack
دنبال کنید
مترادف ها
smack
(فعل)
دوست داشتن، کتک زدن، با صدا غذا خوردن، ماچ صدادارکردن، مزه مخصوصی داشتن، کف دستی زدن
فارسی به عربی
صفعة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها