لغت نامه دهخدا
- ماچ و بوسه ؛ بوس. ماچ. بوسه ای چند.
فرهنگ فارسی
( اسم ) بوسه : بازار ماچ و بوسه در ایام عید گرم است .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* ماچ کردن: (مصدر متعدی ) [عامیانه] بوسیدن.
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
مترادف ها
ضربت، ماچ، طعم، مزه، صدای سیلی یا شلاق، چشیدن مختصر
بوس، بوسه، ماچ
بوس، بوسه، ماچ
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بستگی داره کجارو ماچ کنی . هرجایی یه صدامیده جیگر
از سِداش میاد. هنگامی که بوس می کنیم سِدای ماچ میدهد.
بوس هم ارز kiss در انگلیسی است ولی
در واژه ی ماچ بیشتر صدای آن اهمیت دارد و ماچ آن صدایی که هنگام بوسیدن میاید، مانند mwah در انگلیسی.
در واژه ی ماچ بیشتر صدای آن اهمیت دارد و ماچ آن صدایی که هنگام بوسیدن میاید، مانند mwah در انگلیسی.
ریشه کوردی است و به معنای بوس هستش
ماچیدن.
بوس، بوسه
ماچ ماچو در لهجه محلی شیراز به معنی بوسیدن همدیگر است.
ماچیدن، ماچ کردن
ماچیدن، ماچ کردن
اینم ی کلمه لکی دیگه به معنای بوسه. تو زبان انگلیسی همین کلمه رو داریم به معنای زیادmuch
از این کلمه ها تو زبان لکی زیاد داریم که تو زبان انگلیسی هم هست. شما چطور؟شما هم دارید همچین کلمه هایی.
از این کلمه ها تو زبان لکی زیاد داریم که تو زبان انگلیسی هم هست. شما چطور؟شما هم دارید همچین کلمه هایی.