( مأسدة ) مأسدة. [ م َءْ س َ دَ ] ( ع ص ، اِ ) ارض مأسدة؛ زمین شیرناک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جایی که شیر بسیار باشد یا در آنجاشیران را تربیت کنند. ج ، مآسد. ( از اقرب الموارد ). شیرستان. بیشه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ج ِ اَسَد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( ذیل اقرب الموارد ). جمع اسد که شیر نر باشد. ( آنندراج ).