ماول

لغت نامه دهخدا

ماول. [ ] ( اِخ ) ابن شراره مکنی به ابوالخیر. طبیبی نصرانی از اهالی حلب بود که در ادب نیز دست داشت و از مقربان درگاه و کاتب معزالدوله ثمال بن صالح کلابی حاکم حلب بود و چون سلجوقیان بر عراق و شام چیره شدند به حاکم سلجوقی حلب تقرب جست و سپس به انطاکیه رفت و در حدود 490 هَ.ق. در همین شهر درگذشت. او راست : کتابی در علم بدیع و آداب خط. کتابی در تاریخ حلب. کتابی در شرح حال اطبای معاصر خود. شرح بر کتاب حمیات بن رضوان. تهذیب کناش رازی. رساله در خواص افیون. رساله در منافع اشربه ملینه. و رجوع به نامه دانشوران ج 1 ص 89 و تاریخ الحکماء قفطی ص 315 شود.

مأول. [ م ُ ءَوْ وَ ] ( ع ص ) همزه بصورت الف است ، تأویل کرده شده و کلام از ظاهر به خلاف ظاهر گردانیده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). و رجوع به مؤول شود. || در اصطلاح اصولیان لفظی را گویند که بر معنی مرجوح خود حمل شود به قرائن عقلی یا نقلی. ( فرهنگ علوم نقلی تألیف سید جعفر سجادی ).

مأول. [ م ُ ءَوْ وِ ] ( ع ص ) مؤول . تأویل کننده. شرح کننده : چنین گوید مفسر این کتاب و مأول این خطاب اصغر عباداﷲ جرماً و اکثرهم حرماً. ( تاریخ قم ص 2 ).

فرهنگ فارسی

تاویل کرده شده تاویل کننده

دانشنامه عمومی

ماول ( به آلمانی: Mauel ) یک شهر در آلمان است که در بیتبورگ - پروم واقع شده است. [ ۲]
عکس ماولعکس ماولعکس ماول
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس