[ویکی نور] ابوالحسن علی بن محمد بن حبیب الماوردی، از بزرگان صاحب نظر در مباحث سیاسی اسلام، شافعی مذهب، دارای تمایلات معتزلی و دانش آموخته حوزه های بصره و بغداد بود. وی به سال 364ق، متولد شد و در سال 450ق، درگذشت. او یکی از نمایندگان و در واقع صاحب نظران فقه شافعی است. با اینکه تخصص عمده اش فقه بود، ولی در علوم دیگر و دانش های عقلی نیز بهره وافر داشت.
وی بیشتر عمر را در بغداد و در خدمت دستگاه خلافت عباسی گذراند. در دوره خلافت القادر (38-422ق) و القائم (422-467ق) از اعضای دستگاه، به ویژه در زمان وزارت ابوالقاسم علی بن مسلمه (مقتول به سال 450ق)، از کارگزاران عمده خلافت محسوب می شد. از منصب های وی قاضی القضاتی تا ارتقا به اقضی القضات در اُستُوار در نزدیکی نیشابور را می توان نام برد. وی در همه علوم اسلامی دست داشت؛ در حدیث، فقه، تفسیر، قرآن و سیره. او همچنین در مسائل سیاست، اخلاق، ادبیات و شعر نیز تسلط داشته است.
وی از سلسله جنبانان اندیشه سیاسی اسلام است و نظریه پردازان سیاست اسلامی بعد از او تا حال، به نحوی به اندیشه ها و دیدگاه های او معطوف بوده اند. در عصری می زیست که امپراتوری بزرگ اسلامی دچار تشتت بود و ملیت های مختلف که آل بویه و سلجوقیان در مناطق شرقی از مهم ترین آن ها بودند، داعیه استقلال داشتند و افکار و آرای جدید در زمینه های کلامی، فقهی و سیاسی رونق داشت.
مقام شایسته ماوردی به عنوان حکیمی الهی و قاضی موجب شد که از احترام بسیار افکار عمومی و خلفای بغداد و همچنین سلجوقیان و امیران آل بویه برخوردار باشد. او چندین بار به مأموریت های سیاسی فرستاده شد و به عنوان نماینده تام الاختیار خلیفه القائم بامر الله (391-460ق) فعالیت داشت.
خلافت مرکزی با ضعف های تئوریک و عملی فراوان مواجه و مشروعیت آن به شدت تنزل یافته بود؛ ازاین رو عصر ماوردی، دارای مؤلفه های دوگانه بود: از یک سو تمدن و فرهنگ اسلامی در اوج شکوفایی و از طرف دیگر، بنیان های سیاسی اسلام دچار مخاطرات بود. ماوردی با بهره گیری از فرهنگ شکوفای اسلام به بازسازی و پی ریزی نظریه خلافت در قالبی کارآمد پرداخت.
ماوردی در سیاست اسلامی، همسان ابن سینا در فلسفه مشاء و شهاب الدین سهروردی در فلسفه اشراق، از متفکران درجه اول محسوب می گردد.
وی بیشتر عمر را در بغداد و در خدمت دستگاه خلافت عباسی گذراند. در دوره خلافت القادر (38-422ق) و القائم (422-467ق) از اعضای دستگاه، به ویژه در زمان وزارت ابوالقاسم علی بن مسلمه (مقتول به سال 450ق)، از کارگزاران عمده خلافت محسوب می شد. از منصب های وی قاضی القضاتی تا ارتقا به اقضی القضات در اُستُوار در نزدیکی نیشابور را می توان نام برد. وی در همه علوم اسلامی دست داشت؛ در حدیث، فقه، تفسیر، قرآن و سیره. او همچنین در مسائل سیاست، اخلاق، ادبیات و شعر نیز تسلط داشته است.
وی از سلسله جنبانان اندیشه سیاسی اسلام است و نظریه پردازان سیاست اسلامی بعد از او تا حال، به نحوی به اندیشه ها و دیدگاه های او معطوف بوده اند. در عصری می زیست که امپراتوری بزرگ اسلامی دچار تشتت بود و ملیت های مختلف که آل بویه و سلجوقیان در مناطق شرقی از مهم ترین آن ها بودند، داعیه استقلال داشتند و افکار و آرای جدید در زمینه های کلامی، فقهی و سیاسی رونق داشت.
مقام شایسته ماوردی به عنوان حکیمی الهی و قاضی موجب شد که از احترام بسیار افکار عمومی و خلفای بغداد و همچنین سلجوقیان و امیران آل بویه برخوردار باشد. او چندین بار به مأموریت های سیاسی فرستاده شد و به عنوان نماینده تام الاختیار خلیفه القائم بامر الله (391-460ق) فعالیت داشت.
خلافت مرکزی با ضعف های تئوریک و عملی فراوان مواجه و مشروعیت آن به شدت تنزل یافته بود؛ ازاین رو عصر ماوردی، دارای مؤلفه های دوگانه بود: از یک سو تمدن و فرهنگ اسلامی در اوج شکوفایی و از طرف دیگر، بنیان های سیاسی اسلام دچار مخاطرات بود. ماوردی با بهره گیری از فرهنگ شکوفای اسلام به بازسازی و پی ریزی نظریه خلافت در قالبی کارآمد پرداخت.
ماوردی در سیاست اسلامی، همسان ابن سینا در فلسفه مشاء و شهاب الدین سهروردی در فلسفه اشراق، از متفکران درجه اول محسوب می گردد.
wikinoor: ماوردی،_علی_بن_محمد