ماهی تابه
/mAhitAbe/
مترادف ماهی تابه: تابه، ماهی تاوه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
مترادف ها
قابلمه، ماهی تابه، روغن دان، کماجدان
تغار، جمجمه، قاب، ماهی تابه، کفه، کفه ترازو، روغن داغ کن، گودال اب
ماهی تابه، سرخ کننده
ماهی تابه، تاوه، یغلا
ماهی تابه، کلوچه پز، غربال سیمی کارگران
ماهی تابه، سرخ کننده، سرخ کننده چیزهای سرخ کردنی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژه ماهی تابه کاملا پارسی است چون درعربی می شود قدر القلی در ترکی می شود کوزات متوسط این واژه یعنی ماهی تابه صد درصد پارسی است.
یک جمله یا جمله ای که فرد می خواهد رو بزارید
ممنونم
خیلی خوب است فقط چیزی که گفتم را توجه کنید مرسی
ممنونم
خیلی خوب است فقط چیزی که گفتم را توجه کنید مرسی