ماهویه

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

ماهویه. [ ی َ/ ی ِ ] ( اِ ) لقب عام ملوک مرو. ( آثار الباقیه ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به ماده بعد شود.

ماهویه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِخ ) نام شخصی است که از جانب یزدجرد حاکم سیستان و سپهسالار خراسان بود.بعد از آنکه یزدجرد از لشکر اسلام گریخت و به مرو رفت ماهویه با خاقان ترکستان ساخت و کسان خود را فرستاد تا یزدجرد را بقتل رسانیدند. ( برهان ) ( فرهنگ رشیدی ) ( فرهنگ جهانگیری ) : به شهر مرو اصفهبدی بود نام او ماهویه... ( فارسنامه ابن البلخی ص 112 ).

فرهنگ فارسی

ماهوی سوری حاکم خراسان . چون یزدگرد سوم به خراسان رفت . بیژن بجنگ او برخاست و شاه بگریخت و به آسیابی شد. آسیابان ماهویه را آگاه ساخت و وی بفرستاد تا یزدگرد را بکشتند . ( شاهنامه .ج ۹ ص ۳٠۱۶ - ۲۹۹٠ ) .
لقب عام ملوک مرو

پیشنهاد کاربران

اگه این کلمه از ماهوی گرفته شد ؛
پس عربی نیست.
نمیشه کلمه اجنبی وارد زبان کنیم وسپس از خود زبان میدانیم؛ هرچه شباهت به کلمات این زبان باشد.
مثلا:
Jupitor
به زبان عربی وارد میکنیم با تلفظ یوبتور
...
[مشاهده متن کامل]

یابتور
یؤبیتر
یابتی
. . .
یا هر لفظی عربی یا شبیه قواعد عربی. . . .
سپس با اصرار مدام وباسالیانهای مدید
یه ثانیه یا هزار سال
در کوچه وبازار یا در دانشگاهای معتبر ومقالات . . . .
این طرز ادعائات فقط به صاحبش لطمه میزنه وتاریخ علم مسخرش خواهد کرد.
. . .
اتفاق گفتن کیک به جای فیک که رایج شد
شبیه اتفاقات کذشته این واژهای عجیب وغریب هست.