ماهول
لغت نامه دهخدا
مأهول. [م َءْ ] ( ع ص ) جایی که اهل آن در آن باشند. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مسکون. جایی که مردم در آن سکنی داشته باشند : هنوز احوال ممالک خوارزم و خراسان در سلک اطراد منتظم بود... رباع فضل و هنر به فراغ خاطر فضلاء آن دیار و بلاد مأهول و معمور... ( المعجم چ دانشگاه ص 3 ). ساحت ولایتش به وفود بر و برکت و وفور خصب نعمت مأهول و مأنوس. ( المعجم چ دانشگاه ص 21 و 22 ).
فرهنگ فارسی
جایی که اهل آن در آن باشند
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید