ماه گرفتن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
ماه گرفتن ؛ خسوف :
بنفیر آید عالم هرگاه
که رخ ماه بگیرد شبگیر
رخ آن ماه گرفت اینک و من
بنفیر آمده ام زو به نفیر.
سوزنی.
بنفیر آید عالم هرگاه
که رخ ماه بگیرد شبگیر
رخ آن ماه گرفت اینک و من
بنفیر آمده ام زو به نفیر.
سوزنی.