ماه کنعانی

لغت نامه دهخدا

ماه کنعانی. [ هَِ ک َ ] ( اِخ ) حضرت یوسف پسر حضرت یعقوب. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

ماه کنعانی ؛ زیبا روی منسوب به کنعان. محبوبی که از دیار کنعان باشد. محبوبی که چون یوسف زیبا و ماهرو باشد :
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را.
حافظ.
|| کنایه از روی زیبا و درخشان. چهره پر نور و تابان :
...
[مشاهده متن کامل]

به گرد ماه بر، از غالیه حصار که کرد
به روی روز بر، از تیره شب نگار که کرد.
عنصری.

بپرس