ماه چهره

فرهنگ اسم ها

اسم: ماه چهره (دختر) (فارسی) (طبیعت، کهکشانی) (تلفظ: m.-čehre) (فارسی: ماه‌چهره) (انگلیسی: mah-chehre)
معنی: ترکیب دو اسم ماه و چهره ( زیبا و صورت )، ماه چهر، آن که چهره اش چون ماه تابان و درخشان است، زیبارو
برچسب ها: اسم، اسم با م، اسم دختر، اسم فارسی، اسم طبیعت، اسم کهکشانی

لغت نامه دهخدا

ماه چهره. [ چ ِ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) ماه چهر :
سوی دختر اردوان شد ز راه
دوان ماه چهره بشد نزد شاه.
فردوسی.
هیون ازبر ماه چهره براند
بزد دست و چنگش به خون برفشاند.
فردوسی.
تن ماه چهره گرانی گرفت
روان زاد سروش نوانی گرفت.
اسدی.
چونکه ماهان به ماه درپیچید
ماه چهره ز شرم سرپیچید.
نظامی.
و رجوع به ماده قبل شود.

فرهنگ فارسی

ماه چهر

پیشنهاد کاربران

بپرس