مانگلای

لغت نامه دهخدا

مانگلای. [ گ َ ] ( مغولی ، اِ ) منقلای. پیشانی باشد... ( سنگلاخ ورق 319 ). منغلای. پیشانی. جبهه. || مقدمه لشکر. مقدمةالجیش. منقلای. ( سنگلاخ ورق 319 ).

فرهنگ معین

(گَ ) [ مغ . ] (اِ. ) ۱ - پیشانی ، جبهه . ۲ - مقدمة لشکر، مقدمة الجیش .

پیشنهاد کاربران

بپرس