مانمن. [ م ِ ] ( اِ )به لغت زند و پازند جامی باشد که بدان شراب و آب و امثال آن خورند. ( برهان ) ( آنندراج ). به لغت زند و پازند پیاله شراب خوری و آب خوری. ( ناظم الاطباء ). پهلوی ، یام ( جام ) و هزوارش مانه = منه است و این هزوارش را بیشتر مانمن می خواندند. در بندهشن ص 229، مانمن . ( حاشیه برهان چ معین ).