مانسته


مترادف مانسته: شبیه، مانند، ماننده، مثل، نظیر، همانند

معنی انگلیسی:
similar, pupa

لغت نامه دهخدا

مانسته. [ ن ِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) مانند کرده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). شبیه شده. ماننده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) شبیه شده ماننده .

فرهنگ معین

(نِ تِ ) (ص مف . ) مانند شده .

فرهنگ عمید

مانندشده.

پیشنهاد کاربران

مانسته : مشبه به
دکتر کزازی واژه ی " مانسته " را در نوشته های خود به جای " مشبه به" بکار برده است.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۴۴.
برای اطلاعات بیشتر به واژه" مشبه به" مراجعه شود.

بپرس