ماندگاری


معنی انگلیسی:
durability, permanence, survival

فرهنگستان زبان و ادب

{maintenance} [اعتیاد] آخرین مرحلۀ تغییر رفتار اعتیادی که در آن پرهیز از رفتار اعتیادی فرد تداوم پیدا می کند متـ . مرحلۀ ماندگاری maintenance stage

دانشنامه عمومی

ماندگاری یا دوام ( به انگلیسی: Durability ) ، توانایی یک محصول فیزیکی برای کارکردن بدون نیاز به نگهداری یا تعمیر بیش از اندازه در هنگام رویارویی با چالش های عملکرد عادی در طول عمر طراحی آن است. [ ۱] چندین معیار برای ماندگاری کاربرد وجود دارد، از جمله سال های عمر، ساعات کاربرد و شمار چرخه های عملیاتی. در علم اقتصاد به کالاهایی که عمر مفید طولانی دارند، کالاهای ماندگار یا بادوام گفته می شود.
عکس ماندگاری
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

دوام

مترادف ها

persistence (اسم)
ایستادگی، دوام، ابرام، ماندگاری، اصرار، پافشاری، سماجت، مقاومت

durability (اسم)
دوام، پایداری، ماندگاری، پایایی، بقاء، دیرپایی

insolubility (اسم)
ماندگاری، غیر محلولی، ناگذاری

perdurability (اسم)
دوام، ماندگاری

پیشنهاد کاربران

( خرده فروشی ) shelf life
از تقسیم تعداد یا مبلغ کالای موجود در فروشگاه یا انبار یا هر دو بر متوسط فروش روزانه ساخته می شود.
ماندگاری: پایداری. دوام. ماندن. بقا
نمونه:ماندگاری نه بر مانداب کهنه دیروز. ( کلیدر . ج۸ص ۲۳۱۶ )
محمدجعفر نقوی
بقا

بپرس