مانداب

/mAndAb/

معنی انگلیسی:
cesspool, marsh, bilge

لغت نامه دهخدا

مانداب. ( اِ مرکب ) جایی که در آن آب مانده و بدبو می شود. ( فرهنگستان ). مانده آب. مرداب. آب راکد که مانده و بدبو شده باشد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جایی که آب آن راکد و متعفن باشد .
( ماند آب ) ( اسم ) جایی که آب آن راکد و متعفن باشد .

فرهنگ معین

(اِمر. ) جایی که آب آن راکد و متعفن باشد.

فرهنگ عمید

جایی که آب در آن بماند و متعفن شود.

واژه نامه بختیاریکا

مَند اَو

دانشنامه آزاد فارسی

مانداب (marsh)
زمین باتلاقی پست. مانداب های آب شیرین در مکان هایی با آب زیرزمینی، چشمه های سطحی، نهرها یا آب های جاری حاصل از طغیان های مکرر، یا آب های کم عمق کم وبیش دایم فراوان اند. آب باتلاقاسیدی، ولی آب مانداب قلیایی است. مانداب ها بر روی سیلت و خاک های رُسی غیرآلی گسترش می یابند. نی گیاه معمول مانداب هاست. مانداب های بزرگ را پاپیروس، خیزران، و نی می پوشانند. مانداب ها در همۀ طول سال از آب پوشیده شده اند و معمولاً به مردابمعروف اند. در نزدیکی دریا، ممکن است مانداب آب شورتشکیل شود.

پیشنهاد کاربران

مانْداب: زمین باتلاقی پست. مرداب. گنداب. ایستاآب.
ماندگاری نه بر مانداب کهنه دیروز. ( کلیدر . ج۸ص ۲۳۱۶ )
محمد جعفر نقوی

بپرس