مامیکونیان یا مامیکونیان ها ( به ارمنی: Մամիկոնեան ; به لاتین: Mamikonian ) در سده های چهارم و پنجم میلادی، که سلسله اشکانی ارمنستان بر ارمنستان فرمان می راندند، مقام سپاهبدی از امتیازات مامیکونیان ها بود و نمایندگان این خانواده بزرگ وظیفهٔ سرداری و سپاهبدی نیروهای مسلح را بر عهده داشتند.
در ارمنستان باستان و سده های میانه، فرماندهٔ کل سپاه را اسپاراپت می نامیدند. واژهٔ اسپاراپت از دو واژهٔ پهلوی ( زبان پارسی میانه ) اسپه یا سپاه و پِت یا بِد ساخته شده و معادل اسپهبد و سپاهبد است. سپاهبدان ارمنستان فرمانبردار پادشاهان آن سرزمین بودند و فرمان آنان را به کار می بستند. سپاهبدان در تاریخ ارمنستان از پرکارترین و فداکارترین چهره های حکومت بودند، برقراری امنیت و آرامش و نگاه داری از مرزهای کشور در برابر دولت ها و اقوام نیرومند همسایه بیشتر بر دوش آنان بود و کامیابی در این کار به دلاوری، بی باکی و هوشمندی مامیکونیان ها بستگی داشت. [ ۱]
دودمان اشکانی ارمنستان به ویژه، پس از برافتادن شاخه اصلی اشکانیان در ایران به دست اردشیر ساسانی، در تنگنایی سخت گرفتار آمد. آنها از یک سو دولتی نیرومند و گاه هم پیمان را، که می توانست در برابر رومیان ایستادگی و از استقلال ارمنستان دفاع کند، از دست دادند و از سوی دیگر، با دولتی به نام ساسانیان، که اشکانیان را دشمن خود می شمرد، رویاروی شدند. میان دولت ساسانی از یک سو و دولت اشکانی ارمنستان و بزرگان ارمنی از سوی دیگر برخوردهای بسیاری پدید آمد که، بار سنگین این درگیری ها و نبردها بر دوش سپاهیان و سپاهبدان قرار داشت. [ ۲]
موسس خورناتسی، می نویسد:[ ۳]
«مامگو برادر پادشاه سرزمین چِن بود که به سبب ناسازگاری با برادرش با همهٔ ایل و تبار خود به ایران کوچید و به اردشیر، پسر ساسان، پناهنده شد. پادشاه سرزمین چِن نمایندگانی به دربار ایران فرستاد و خواستار بازگرداندن مامگو شد اما اردشیر نپذیرفت. در حالی که پادشاه چِن آمادهٔ جنگ می شد اردشیر درگذشت و پسرش، شاپور، بر تخت شاهی نشست. شاپور، مامگو را به ارمنستان فرستاد و به پادشاه چِن پیام داد که چون پدرم به نور خورشید سوگند یاد کرده بود که مامگو را بازنگرداند من نیز او را به پشت کوه قاف فرستادم که برایش برابر با مرگ است. پادشاه چِن از این پاسخ آرام گرفت و دست از جنگ کشید. پادشاه ارمنستان مامگو را پذیرفت و به او و همراهانش جایی برای زیستن داد. [ ۴] [ ۵]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر ارمنستان باستان و سده های میانه، فرماندهٔ کل سپاه را اسپاراپت می نامیدند. واژهٔ اسپاراپت از دو واژهٔ پهلوی ( زبان پارسی میانه ) اسپه یا سپاه و پِت یا بِد ساخته شده و معادل اسپهبد و سپاهبد است. سپاهبدان ارمنستان فرمانبردار پادشاهان آن سرزمین بودند و فرمان آنان را به کار می بستند. سپاهبدان در تاریخ ارمنستان از پرکارترین و فداکارترین چهره های حکومت بودند، برقراری امنیت و آرامش و نگاه داری از مرزهای کشور در برابر دولت ها و اقوام نیرومند همسایه بیشتر بر دوش آنان بود و کامیابی در این کار به دلاوری، بی باکی و هوشمندی مامیکونیان ها بستگی داشت. [ ۱]
دودمان اشکانی ارمنستان به ویژه، پس از برافتادن شاخه اصلی اشکانیان در ایران به دست اردشیر ساسانی، در تنگنایی سخت گرفتار آمد. آنها از یک سو دولتی نیرومند و گاه هم پیمان را، که می توانست در برابر رومیان ایستادگی و از استقلال ارمنستان دفاع کند، از دست دادند و از سوی دیگر، با دولتی به نام ساسانیان، که اشکانیان را دشمن خود می شمرد، رویاروی شدند. میان دولت ساسانی از یک سو و دولت اشکانی ارمنستان و بزرگان ارمنی از سوی دیگر برخوردهای بسیاری پدید آمد که، بار سنگین این درگیری ها و نبردها بر دوش سپاهیان و سپاهبدان قرار داشت. [ ۲]
موسس خورناتسی، می نویسد:[ ۳]
«مامگو برادر پادشاه سرزمین چِن بود که به سبب ناسازگاری با برادرش با همهٔ ایل و تبار خود به ایران کوچید و به اردشیر، پسر ساسان، پناهنده شد. پادشاه سرزمین چِن نمایندگانی به دربار ایران فرستاد و خواستار بازگرداندن مامگو شد اما اردشیر نپذیرفت. در حالی که پادشاه چِن آمادهٔ جنگ می شد اردشیر درگذشت و پسرش، شاپور، بر تخت شاهی نشست. شاپور، مامگو را به ارمنستان فرستاد و به پادشاه چِن پیام داد که چون پدرم به نور خورشید سوگند یاد کرده بود که مامگو را بازنگرداند من نیز او را به پشت کوه قاف فرستادم که برایش برابر با مرگ است. پادشاه چِن از این پاسخ آرام گرفت و دست از جنگ کشید. پادشاه ارمنستان مامگو را پذیرفت و به او و همراهانش جایی برای زیستن داد. [ ۴] [ ۵]
wiki: مامیکونیان