مامانی

/mAmAni/

مترادف مامانی: ناز، ناب، قشنگ، زیبا، خوشگل، دوست داشتنی، محبوب، وابسته به مادر

معنی انگلیسی:
fairy, cool, cuddly, darling

لغت نامه دهخدا

مامانی. ( ص نسبی ) منسوب به مامان در زبان اطفال خرد، جمیل. خوب. زیبا.
- تیتیش مامانی ؛ جامه زیبا. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). در تداول امروز به خوب و ظریف و قشنگ و مطلوب و دوست داشتنی اطلاق می شود.و رجوع به مامان شود.
|| در تداول عامه ، آدم بزرگوار و نیک نفس. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- چیز خوب و قشنگ و دوست داشتنی . ۲- شخص خوش جنس و بزرگوار .
زبان اطفال خرد جمیل خوب

فرهنگ معین

(ص نسب ) هر چیز خوب و قشنگ و دوست داشتنی .

مترادف ها

sweetheart (اسم)
یار، دلارام، معشوقه، عزیز، دلبر، نوعی نان شیرینی بشکل قلب، مامانی

sweetie (اسم)
عزیزم، مامانی

پیشنهاد کاربران

در ازدواج پشیمانی انتخاب همسر نداشته باشم
شوهری که همینم باشد و پسشیمانی از
دوست داشتنی
من مامان خواهم شد