مالکی. [ ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به مالک ، فرشته موکل دوزخ :
اندر دل حسود تو باد آتشی زده
چون آتش جهنم با سهم مالکی.
سوزنی.
و رجوع به مالک شود.مالکی. [ ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به ابوعبداﷲ مالک بن انس بن ابی عامر اصبحی امام دارالهجره. ( از انساب سمعانی ). یک از مذاهب اربعه اهل سنت ، منسوب به مالک بن انس یکی از فقهای عامه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
از شافعی و مالکی و قول حنیفی
جستیم ز مختار جهان داور رهبر.
ناصرخسرو.
و رجوع به مالک بن انس شود. || یکی از پیروان مالک. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).مالکی. [ ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به مالکیه که قریه ای است بر فرات. ( از انساب سمعانی ).
مالکی. [ ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به بنی مالک بن حبیب که نام اجدادی است. ( از انساب سمعانی ).
مالکی. [ ل ِ ] ( اِخ ) از بلوکات ناحیه دشتی است که آن را تمیمی نیز می گویند. طول آن 42 و عرضش 12 کیلومتر است. حد شمالی آن گله دار و حدشرقی فومستان و حد جنوبی و غربی خلیج فارس است. هوایی گرم دارد و جمعیت آن در حدود 10000 تن می باشد. مرکز آن بندر عسلویه و دارای 25 قریه است. بندر مهم دیگر آن طاهری یا سیراف است. ( از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 482 ).
مالکی. [ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بکش است که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 203 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
مالکی. [ ل ِ ] ( اِخ ) رجوع به ابوالفضل مالکی شود.
مالکی.[ ل ِ ] ( اِخ ) رجوع به ابوالفضل مالکی مسعودی شود.