ماقی
لغت نامه دهخدا
ماقی. ( ع اِ ) کنج چشم متصل بینی یا پیش چشم یا دنباله ٔآن. ( از منتهی الارب ). کنج درونی چشم متصل به بینی. ج ، مواقی و مآقی. ( ناظم الاطباء ). گوشه چشم که به طرف بینی است. ( آنندراج ) ( غیاث ). و رجوع به ماق شود.
مأقی. [ م َءْ قا ] ( ع اِ ) کنج درونی چشم متصل به بینی. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ماق و مأق شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید