مافنگی

/mAfangi/

لغت نامه دهخدا

مافنگی. [ ف َ ] ( ص ) آنکه زود مریض شود. آنکه بر او از سرمای کم ، زکام افتد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || بنایی مافنگی ، بنایی که مصالح محکم ندارد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه آب بینی وی دایما روان باشد ۲ - لاغر و ضعیف و مردنی . ۳ - مستعد ابتلا به بیماریهای گوناگون
آنکه زود مریض شود

فرهنگ معین

(فَ ) (ص . )کسی که زود مریض می شود، ضعیف ، مردنی .

پیشنهاد کاربران

کسی که از اعتیاد لاغر وضعیف است
شخصی که از فرت اعتیاد بسیار ضعیف شده، یا شخصی که نا توان از ترک اعتیاد است. ( اعتیاد به مواد مخدر، منقل و وافور )

بپرس