ماضیه. [ ی َ ] ( ع ص ) به معنی گذشته. ( غیاث ) ( آنندراج ). مأخوذ از تازی ، گذشته. ( ناظم الاطباء ). تأنیث ماضی. ج ، ماضیات. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : غرض از این مجموعه... بقای سیرت و سریرت او و اسلاف ماضیه ، سلاطین آل سلجوق... ( راحةالصدور ص 64 ).... هرچند براثر ملوک ماضیه است. ( سندبادنامه ص 24 ). و رجوع به ماضی شود. - سنه ماضیه ؛ سال گذشته. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) مونث ماضی : غرض ازاین مجموعه ... بقای سیرت و سریرت او ( پادشاه ) و اسلاف ماضیه سلاطین آل سلجوق ... یا سنوات ماضیه . سالهای گذشته . یا سن. ماضیه . سال گذشته .