ماضی استمراری


معنی انگلیسی:
progressive

پیشنهاد کاربران

ماضیِ اِستِمراری: [دستورِ زبان] ( زمانِ ) گذشتەیِ پیوسته
سلام . ماضی استمراری = گذشته ی تداومی .
می رفتم _ می دیدم _ می شنیدم _ می خوردم _ می نوشتم .
ساختار آن : جزء می فعل ماضی .
Past progressive
She works on a difficult problem
گذشته هموارگی

بپرس