ماصدق

لغت نامه دهخدا

ماصدق. [ ص َ دَ ] ( ع اِ مرکب ) در اصل ماصدق علیه بود یعنی آنچه صادق شد بر آن. در محاوره به معنی مضمون و معنی مستعمل. ( غیاث ) ( آنندراج ). کلمه فعل مأخوذ از تازی ، هرچیزی که بیان شود و ثابت و محقق گردد و در محاورات بیشتر به معنی مضمون و معنی استعمال می شود. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به «ما» معنی دوم شود.

فرهنگ عمید

مصداق.

پیشنهاد کاربران

بپرس