ماشینی
/mASini/
برابر پارسی: افزارواره
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- برنج ماشینی ؛ برنجی که به وسیله ماشین پوست آن گرفته و تمیز می شود. مقابل برنج دنگی.
- نان ماشینی ؛ نانی که به وسیله ماشین تهیه و پخته می شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
مکانیکی، هنرور، ماشینی، غیر فکری
مکانیکی، هنرور، ماشینی، غیر فکری
ماشینی، ماشینی شده
مطبوع، ماشینی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید