ماشین فشار


معنی انگلیسی:
compressor

مترادف ها

press (اسم)
جمعیت، فشار، ماشین فشار، ازدحام، چاپ، دستگاه پرس، مطبوعات، پرس، جراید، ماشین چاپ، مطبعه، منگنه

compressor (اسم)
متراکم کننده، کمپرسور، ماشین فشار، دستگاه یا ماشین فشردن هوا

پیشنهاد کاربران

بپرس