ماشین سواری


معنی انگلیسی:
automobile, car

دانشنامه آزاد فارسی

مترادف ها

assemblage (اسم)
جمع اوری، اجتماع، انجمن، عمل سوار کردن، ماشین سواری

assembling (اسم)
ماشین سواری، نصب

فارسی به عربی

سیارة

پیشنهاد کاربران

بپرس