ماسور. ( اِخ ) دهی از دهستان کرگاه است که در بخش ویسیان شهرستان خرم آباد واقع است و 400 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
مأسور. [ م َءْ] ( ع ص ) گرفتار و محبوس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اسیر. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) :
پنج حسی از برون مأسور اوست
پنج حسی از درون مأمور اوست.
مولوی.
|| کسی که به احتباس بول مبتلا باشد. ( منتهی الارب ). مبتلا به حبس بول. ( ناظم الاطباء ). بول گرفته. ( بحر الجواهر ). شاش بند شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).