ماسط
لغت نامه دهخدا
ماسط. [ س ِ ] ( اِخ ) آبکی است شور مر بنی طهیه را. ( منتهی الارب ). نام آبکی شور. ( ناظم الاطباء ). نام آبی کوچک و شور است بنی طهیه را در بلاد بنی تمیم. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به معجم البلدان شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید