مازی


معنی انگلیسی:
muscular

لغت نامه دهخدا

مازی. ( اِ ) در مینودشت و علی آباد گرگان به درخت مازو گویند. ( ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مازو شود.

مازی. ( ع ص ) مخالف و دور. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). یقال قعد عنی مازیا؛ ای مخالفاً بعیداً. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مخالف و دور

گویش مازنی

/maazi/ بلوط & از مراتع لنگای عباس آباد تنکابن

دانشنامه عمومی

مازی ( به لاتین: Mazy ) یک منطقهٔ مسکونی در بلژیک است که در استان نامور واقع شده است. [ ۱] مازی ۱۱۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس مازیعکس مازی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

در زبان کوردی
مازی به معنی پشت ( بدن ) میباشد
مازی در قدیم استفاده میشود این کلمه عربی است و معنای آن گذشته است
مازی در زبان ماهراتی میشه "بیشتر"
Mazi = more
مازی:در زبان ترکی به معنی تیله

بپرس