مازوخیسم
/mAzoxism/
مترادف مازوخیسم: مازوشیشم، شهوت خودآزاری، آزارگرایی، آزاردوستی
برابر پارسی: خودآزاری
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
مازوخیسم (masochism)
(یا: آزارطلبی) در روان شناسی، میل به قرارگرفتن در معرض درد جسمانی و روانی، تحقیر، یا تنبیه به قصد کسب لذت جنسی، و رفع احساس گناه به سبب تکانه های تخریبی درونی. این اصطلاح برگرفته از نام لئوپولد فون زاخر مازوخ است. در روان شناسی حالت مقابل آن سادیسم (یا آزارگری) است.
(یا: آزارطلبی) در روان شناسی، میل به قرارگرفتن در معرض درد جسمانی و روانی، تحقیر، یا تنبیه به قصد کسب لذت جنسی، و رفع احساس گناه به سبب تکانه های تخریبی درونی. این اصطلاح برگرفته از نام لئوپولد فون زاخر مازوخ است. در روان شناسی حالت مقابل آن سادیسم (یا آزارگری) است.
wikijoo: مازوخیسم
پیشنهاد کاربران
مازوخیست: خودآزار
مازوخیسم: خودآزاری
سادیست:دگرآزار
سادیسم:دگرآزاری
مازوخیسم: خودآزاری
سادیست:دگرآزار
سادیسم:دگرآزاری
( روانشناسی ) یکجور مریضی است که شخص از درد کشیدن و ازار خود لذت می برد
یا به نامی دیگر دازای
مازوخی = masochistic
مازوخِگی = masochism
late 19th century: named after Leopold von Sacher - Masoch ( 1835–95 ) , the Austrian novelist who described it
مازوخِگی = masochism
کسی که از درد کشیدن لذّت میبرد