ماری ویو - شووه ( Marie Vieux - Chauvet؛ با نام تولد ماری ویو؛ ۱۶ سپتامبر ۱۹۱۶ – ۱۹ ژوئن ۱۹۷۳ ) نمایشنامه نویس و رمان نویس اهل هائیتی بود. او از سال ۱۹۴۷ چاپ آثارش را آغاز کرد. یکی از مهم ترین رمان های او به نام سودا، خشم و شیدایی، که سال ۱۹۶۸ به چاپ رسید، فرمانروای وقت هائیتی و نیروهای شبه نظامی او را فراوان می نکوهید. به موجب این رمان، او در همان سال ۱۹۶۸ وادار به جلای وطن شد و در نیویورک رحل اقامت افکند.
ماری ویو سال ۱۹۱۶ در پورتو پرنس در محیطی ممتاز از بورژوازی هائیتی دیده به جهان گشود. [ ۱] [ ۲] [ ۳] او کوچک ترین دختر از پنج فرزند خانواده بود. [ ۴] [ ۵] پدرش کنستان ویو ( Constant Vieux ) در برهه ای سناتور[ ۲] [ ۳] و سپس سفیر بود؛[ ۶] مادرش دلیا ( Delia ) هم اصالتاً یهودی و اهل سنت توماس بود. [ ۳] [ ۶] او در مؤسسهٔ همبسته با دانشسرای آموزگاران[ الف] تحصیل کرد و سال ۱۹۳۳ از آنجا مدرک گرفت؛[ ۵] [ ۷] [ ۸] این مدرک به او اجازهٔ تدریس می داد. چند سال بعد، او برای نخستین بار با پزشکی به نام اِمون شارلیه ( Aymon Charlier ) ازدواج کرد. [ ۹] این ازدواج دیری نپایید و در دهه ۱۹۴۰ به طلاق انجامید. سپس او برای بار دوم با کارگزار آژانس مسافرتی به نام پیر شووه ( Pierre Chauvet ) ازدواج کرد. او پس از این ازدواج، نام خانوادگی شوهرش را برگرفت و از آن پس، آثارش را با نام ماری ویو - شووه به چاپ می رساند. [ ۱۰]
ماری ویو - شووه در آثارش به انواع آزارهایی می پرداخت که زنان، محرومان و مستضعفان را در بر می گرفتند. نخستین اثر ادبی او نمایشنامه ای به نام افسانه گل ها[ ب] است که نخستین بار در سال ۱۹۴۷ چاپ شد. [ ۱] او این اثر را با تخلص کولیبری منتشر کرد. [ ۱۱] ماری ویو - شووه در این نمایشنامه از طریق داستانی تمثیلی، رؤیای برادری و همبستگی را به رشتهٔ تحریر درمی آورد که انگیزه او برای نوشتن هستند. [ ۵] یک سال پس از آن، نمایشنامه دیگری از او به نام سامبا[ پ] به روی صحنه رفت که البته متن آن تا آن هنگام هنوز منتشر نشده بود. [ ۱۱]
او سپس چندین رمان پیرامون مسئله برابری و عدالت منتشر کرد و اینگونه، به باور مارتلی، آشکارا راه خود را از مسیر سنتی زنان در جامعهٔ آن زمانِ هائیتی جدا کرد. [ ۱] نخستین رمان او، دختر هائیتی[ ت] ، سال ۱۹۵۴ منتشر شد. [ ۱۲] این رمان به سرنوشت زن جوانی می پردازد که پدرش او را رها کرده و مادرش روسپی گری می کند. وانگهی در این رمان، مسئلهٔ دورگه گی بررسی می شود؛ در سرزمینی که رنگ پوست، بسته به قدرت فرد، می تواند به سود یا به زیان او باشد. [ ۱۲] سپتامبر همان سال، داستان کوتاهی از او با نام تیمون در بیشه[ ث] در مجلهٔ اُپتیک ( Optique ) منتشر شد[ ۵] .
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفماری ویو سال ۱۹۱۶ در پورتو پرنس در محیطی ممتاز از بورژوازی هائیتی دیده به جهان گشود. [ ۱] [ ۲] [ ۳] او کوچک ترین دختر از پنج فرزند خانواده بود. [ ۴] [ ۵] پدرش کنستان ویو ( Constant Vieux ) در برهه ای سناتور[ ۲] [ ۳] و سپس سفیر بود؛[ ۶] مادرش دلیا ( Delia ) هم اصالتاً یهودی و اهل سنت توماس بود. [ ۳] [ ۶] او در مؤسسهٔ همبسته با دانشسرای آموزگاران[ الف] تحصیل کرد و سال ۱۹۳۳ از آنجا مدرک گرفت؛[ ۵] [ ۷] [ ۸] این مدرک به او اجازهٔ تدریس می داد. چند سال بعد، او برای نخستین بار با پزشکی به نام اِمون شارلیه ( Aymon Charlier ) ازدواج کرد. [ ۹] این ازدواج دیری نپایید و در دهه ۱۹۴۰ به طلاق انجامید. سپس او برای بار دوم با کارگزار آژانس مسافرتی به نام پیر شووه ( Pierre Chauvet ) ازدواج کرد. او پس از این ازدواج، نام خانوادگی شوهرش را برگرفت و از آن پس، آثارش را با نام ماری ویو - شووه به چاپ می رساند. [ ۱۰]
ماری ویو - شووه در آثارش به انواع آزارهایی می پرداخت که زنان، محرومان و مستضعفان را در بر می گرفتند. نخستین اثر ادبی او نمایشنامه ای به نام افسانه گل ها[ ب] است که نخستین بار در سال ۱۹۴۷ چاپ شد. [ ۱] او این اثر را با تخلص کولیبری منتشر کرد. [ ۱۱] ماری ویو - شووه در این نمایشنامه از طریق داستانی تمثیلی، رؤیای برادری و همبستگی را به رشتهٔ تحریر درمی آورد که انگیزه او برای نوشتن هستند. [ ۵] یک سال پس از آن، نمایشنامه دیگری از او به نام سامبا[ پ] به روی صحنه رفت که البته متن آن تا آن هنگام هنوز منتشر نشده بود. [ ۱۱]
او سپس چندین رمان پیرامون مسئله برابری و عدالت منتشر کرد و اینگونه، به باور مارتلی، آشکارا راه خود را از مسیر سنتی زنان در جامعهٔ آن زمانِ هائیتی جدا کرد. [ ۱] نخستین رمان او، دختر هائیتی[ ت] ، سال ۱۹۵۴ منتشر شد. [ ۱۲] این رمان به سرنوشت زن جوانی می پردازد که پدرش او را رها کرده و مادرش روسپی گری می کند. وانگهی در این رمان، مسئلهٔ دورگه گی بررسی می شود؛ در سرزمینی که رنگ پوست، بسته به قدرت فرد، می تواند به سود یا به زیان او باشد. [ ۱۲] سپتامبر همان سال، داستان کوتاهی از او با نام تیمون در بیشه[ ث] در مجلهٔ اُپتیک ( Optique ) منتشر شد[ ۵] .
wiki: ماری ویو شووه