مارکسیسم لیبرترین دامنه وسیعی از فلسفه های اقتصادی و سیاسی است که بر جنبه های ضد استبدادی و آزادی خواهانه مارکسیسم تأکید دارد. جریانات اولیه مارکسیسم لیبرترین مانند کمونیسم چپ در تقابل با مارکسیسم–لنینیسم ظهور کردند.
... [مشاهده متن کامل]
مارکسیسم لیبرترین اغلب منتقد مواضع اصلاح طلبانه مانند مواضع سوسیال دموکرات ها است. جریان های مارکسیستی لیبرترین و لیبرترین اغلب از ایده های بعدی کارل مارکس و فریدریش انگلس، به ویژه از گروندریسه و جنگ داخلی در فرانسه ناشی می شوند. با تأکید بر باور مارکسیستی به توانایی طبقه کارگر در جعل سرنوشت خود بدون نیاز به یک کشور یا حزب پیشتاز برای میانجیگری یا کمک به آزادی آن است. در کنار آنارشیسم، مارکسیسم آزادیخواهانه یکی از جریان های اصلی سوسیالیسم لیبرترین است.
مارکسیسم لیبرترین شامل جریاناتی مانند خودمختاری، کمونیسم شورایی، دی لئونیسم، لتریسم، بخش هایی از چپ نو، بین الملل موقعیت گرا، سوسیالیسم یا برابری و کارگری است. مارکسیسم لیبرترین اغلب بر آنارشیست های پسا چپ و اجتماعی تأثیر زیادی داشته است. نظریه پردازان قابل توجه آزادیخواه مارکسیسم شامل موریس برینتون، کورنلیوس کاستوریادیس، گی دبور، رایا دونایفسکایا، دانیل گرن، سی. ال. آر. جیمز، رزا لوکزامبورگ، آنتونیو نگری، آنتون پانه کوک، فردی پرلمن، ارنستو اسکرپانتی، تامپسون، رائول وانیگم و یانیس واروفاکیس، که ادعا می کنند مارکس خودش یک مارکسیست لیبرتین بوده است.
مارکسیسم پس از شرایط خاص شروع به توسعه یک رشته فکری آزادیخواهانه کرد. به گفته چمسی اوجلی، اوایل اظهارات اولیه چنین دیدگاه هایی را در موریس و حزب سوسیالیست بریتانیا ( SPGB ) و سپس دوباره در حوادث ۱۹۰۵، با نگرانی فزاینده از بوروکراسی و از بین بردن رادیکالیزاسیون سوسیالیسم بین المللی پیدا نمی کند.
در دسامبر ۱۸۸۴، ویلیام موریس اتحادیه سوسیالیست را تأسیس کرد که توسط فردریش انگلس و الینور مارکس تشویق و حمایت می شد. موریس به عنوان چهره اصلی سازمان، سخنرانی ها و صحبت های بی وقفه خود را در گوشه خیابان ها و همچنین در باشگاه ها و تئاترهای سخنرانی در سراسر انگلیس و اسکاتلند آغاز کرد. از سال ۱۸۸۷، تعداد آنارشیست ها از مارکسیست ها در لیگ سوسیالیست بیشتر بود. سومین کنفرانس سالانه لیگ که در ۲۹ مه ۱۸۸۷ در لندن برگزار شد، با اکثریت نمایندگان ۲۴ شعبه رأی مثبت به قطعنامه ای تحت حمایت آنارشیست اعلام کرد: توسط اتحادیه دنبال می شود، و دلیل کافی برای تغییر آن نمی بیند.
... [مشاهده متن کامل]
مارکسیسم لیبرترین اغلب منتقد مواضع اصلاح طلبانه مانند مواضع سوسیال دموکرات ها است. جریان های مارکسیستی لیبرترین و لیبرترین اغلب از ایده های بعدی کارل مارکس و فریدریش انگلس، به ویژه از گروندریسه و جنگ داخلی در فرانسه ناشی می شوند. با تأکید بر باور مارکسیستی به توانایی طبقه کارگر در جعل سرنوشت خود بدون نیاز به یک کشور یا حزب پیشتاز برای میانجیگری یا کمک به آزادی آن است. در کنار آنارشیسم، مارکسیسم آزادیخواهانه یکی از جریان های اصلی سوسیالیسم لیبرترین است.
مارکسیسم لیبرترین شامل جریاناتی مانند خودمختاری، کمونیسم شورایی، دی لئونیسم، لتریسم، بخش هایی از چپ نو، بین الملل موقعیت گرا، سوسیالیسم یا برابری و کارگری است. مارکسیسم لیبرترین اغلب بر آنارشیست های پسا چپ و اجتماعی تأثیر زیادی داشته است. نظریه پردازان قابل توجه آزادیخواه مارکسیسم شامل موریس برینتون، کورنلیوس کاستوریادیس، گی دبور، رایا دونایفسکایا، دانیل گرن، سی. ال. آر. جیمز، رزا لوکزامبورگ، آنتونیو نگری، آنتون پانه کوک، فردی پرلمن، ارنستو اسکرپانتی، تامپسون، رائول وانیگم و یانیس واروفاکیس، که ادعا می کنند مارکس خودش یک مارکسیست لیبرتین بوده است.
مارکسیسم پس از شرایط خاص شروع به توسعه یک رشته فکری آزادیخواهانه کرد. به گفته چمسی اوجلی، اوایل اظهارات اولیه چنین دیدگاه هایی را در موریس و حزب سوسیالیست بریتانیا ( SPGB ) و سپس دوباره در حوادث ۱۹۰۵، با نگرانی فزاینده از بوروکراسی و از بین بردن رادیکالیزاسیون سوسیالیسم بین المللی پیدا نمی کند.
در دسامبر ۱۸۸۴، ویلیام موریس اتحادیه سوسیالیست را تأسیس کرد که توسط فردریش انگلس و الینور مارکس تشویق و حمایت می شد. موریس به عنوان چهره اصلی سازمان، سخنرانی ها و صحبت های بی وقفه خود را در گوشه خیابان ها و همچنین در باشگاه ها و تئاترهای سخنرانی در سراسر انگلیس و اسکاتلند آغاز کرد. از سال ۱۸۸۷، تعداد آنارشیست ها از مارکسیست ها در لیگ سوسیالیست بیشتر بود. سومین کنفرانس سالانه لیگ که در ۲۹ مه ۱۸۸۷ در لندن برگزار شد، با اکثریت نمایندگان ۲۴ شعبه رأی مثبت به قطعنامه ای تحت حمایت آنارشیست اعلام کرد: توسط اتحادیه دنبال می شود، و دلیل کافی برای تغییر آن نمی بیند.