مارپیچی

/mArpiCi/

معنی انگلیسی:
labyrinthine, spiral

مترادف ها

vortiginous (صفت)
گردابی، مارپیچی، حلقوی، پیچاپیچ

acyclic (صفت)
غیر مدور، غیر قابل چرخش، ناچرخه ای، مارپیچی

spiral (صفت)
مارپیچی، پیچاپیچ، حلزونی، بشکل مارپیچ

winding (صفت)
مارپیچی، پیچاپیچ

whorled (صفت)
مارپیچی

sinuous (صفت)
مارپیچی، غیر مستقیم، گمراه کننده، موجی، دارای شیارهای موجی

anfractuous (صفت)
مارپیچی

فارسی به عربی

لف

پیشنهاد کاربران

بپرس