ماروت

لغت نامه دهخدا

ماروت. ( ص ) کلان و بزرگ. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

ماروت. ( اِخ ) خدای طاعون. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). خدای طاعون درنزد هند و اروپاییها. و رجوع به تاریخ کرد ص 45 شود.

ماروت. ( اِخ ) فرشته ای است نگونسار در چاه بابل. ( ترجمان القرآن ). لغت اعجمی است. ( المعرب جوالیقی ص 317 ). نام فرشته ای ، لغت اعجمی است یا مشتق از مروتة. ( منتهی الارب ). نام فرشته ای که رفیق هاروت باشد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) : یعلمون الناس السحرو ما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت و مایعلمان من احد حتی یقولا انما نحن فتنة. ( قرآن 102/2 ).
چو هاروت و ماروت لب خشک از آن
ابر شط و دجله مرآن بدنشان را.
ناصرخسرو.
بخواندی قصه هاروت و ماروت
حدیث خاتم و دیو و سلیمان.
ناصرخسرو.
همچو هاروت و چو ماروت آن دو پاک
بسته اند اینجا به چاه سهمناک.
مولوی.
همچو هاروت و چو ماروت شهیر
از بطرخوردند زهر آلوده تیر.
مولوی.
همچو هاروت چو ماروت از حزن
آه می کردم که ای خلاق من.
مولوی.
از خطر هاروت و ماروت آشکار
چاه بابل را بکردند اختیار.
مولوی.
و رجوع به هاروت در همین لغت نامه و ترجمه تفسیر طبری چ حبیب یغمایی ج 1 صص 95-98 شود.

ماروت. ( اِخ ) ( تلخی )موضعی است در دشت غربی یهودا. ( قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ فارسی

نام فرشته ایست : [ در آن ماروت پیوسته سلاسل در آن یاقوت او رسته جواهر . ]
موضعی است در دشت غربی یهودا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَارُوتَ: نام یکی از فرشتگان (در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است که :هاروت و ماروت دو فرشته بودند که سحر را به مردم یاد دادند ، تا بوسیله آن از سحر ساحران ایمن بوده و سحر آنان را باطل کنند و این علم را به احدی تعلیم نمیکردند ، مگر آنکه بیم می دادند که ...
معنی هَارُوتَ: نام یکی از فرشتگان (در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است که :هاروت و ماروت دو فرشته بودند که سحر را به مردم یاد دادند ، تا بوسیله آن از سحر ساحران ایمن بوده و سحر آنان را باطل کنند و این علم را به احدی تعلیم نمیکردند ، مگر آنکه بیم می دادند که ...
ریشه کلمه:
ماروت (۱ بار)

. قرائت مشهور در «اَلْ‏مَلَکَیْن» فتح لام است و آنوقت به معنی دو فرشته می‏شود و به طور شاذ از ابن عباس و حسن به کسر لام نقل شده که به معنی دو پادشاه است. ظاهراً مراد از «اَالشَّیاطین» انسانهای متمرد و شروراند نه جن «وَ ما اُنْزِلَ» عطف است بر «ماتَتْلُوا» و بنا بر قرائت مشهور ظاهر آن است که هاروت و ماروت دو فرشته بودند ممثل به صورت بشر مثل ملکی و که بر مریم ممثل شد و نزول سحر بر آن دو برای امتحان انسانهای آن روز بود معنی آزاد آیه چنین است: یهود پیروی کردند از آنچه بدکاران راجع بر حکومت سلیمان می‏گفتند (که می‏گفتند سلیمان ساحر است و این حکومت را به وسیله سحر به دست آورده است) حال آنکه سلیمان کافر نشد (و به وسیله سحر حکومت را به دست نیاورد) بلکه بدکاران کافر شدند (که نسبت به حکومت او را به سحر دادند) و ایضاً یهود پیروی کردند از آنچه (از سحر) در بابل به دو ملک به نام هاروت و ماروت نازل شده بود ولی آنها به کسی سحر نمی‏آموختند مگر آنکه می‏گفتند: ما فته و امتحانی هستیم کافر مباش و اینکه به تو یاد دادیم در ضرر مردم به کار مبر، ولی آنها سحری یاد می‏گرفتند که به وسیله آن میان مرد و زنش جدائی می‏انداختند... درباره هاروت و ماروت بیشتر از این چیزی نمی‏دانیم و آنچه نقل شده هاروت و ماروت دو ملک بودند، اعمال بد مردم را دیدند، به درگاه خدا شکایت کردند، خدا به آنها قوه شهوت داد، به روی زمین آمده، زنا کردند، خمر خوردند، به بت سجده کردند، قتل نفس نمودند و خدا عذابشان کرد محققین گفته‏اند این قضیه مجعول و از اسرائیلیات است. این روایت به طور مرفوع در تفسیر عیاشی از امام باقر «علیه السلام» نقل شده که حجیت ندارد طبرسی رحمه اللَّه آن را در مجمع از تفسیر عیاشی نقل کرده و تصریح می‏کند که مرفوع است، معلوم است که آن را قبول ندارد. نظیر این قضیه از در منثور سیوطی از عبداللَّه بن عمر نقل شده است. در المیزان فرموده: این قصه خرافی است.

پیشنهاد کاربران

بپرس